سوختن میلیاردها دلار ارز ترجیحی؛ موتورهای تورمی همچنان فعالند

در گفتوگو با آنا تاکید شد

کارشناس امور بانکی و ارزی با تأکید بر اینکه ریشه نوسانات بازار ارز در مداخلات قیمتی و فعال بودن موتورهای تورمی است، گفت که اختصاص ارز ارزان نهتنها تقاضا را افزایش میدهد بلکه انگیزه بازگشت ارز صادراتی را از بین میبرد و هر سال میلیاردها دلار از منابع ارزی کشور را با رانت حاصل از این سیاست تحلیل میبرد.
به گزارش مجله اینترنتی مفید؛ در روزهای اخیر نرخ ارز در بازار آزاد رشد وحشتناک را به نمایش گذاشت تا بار دیگر شکست سیاست های ارزی وزارت اقتصاد و بانک مرکزی در سال های اخیر را به رخ بکشد. هر چند که این اولین بار نبود که ارز دستاویزی برای سوداگران و چالشی برای عموم مردم می شود اما باید بپذیریم که ما در هر دو سیاست نزدیک کردن قیمت ارز دولتی به بازار آزاد و همچنین ارائه ارز حمایتی دچار مشکلاتی هستیم و هیچ یک نتوانست این معضل را به زیر بکشند. در این شرایط این سوال مطرح می شود که سیاست درست ارزی چیست؟
مهدی دارابی، کارشناس امور بانکی و ارزی، در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی آنا، با اشاره به نوسانات اخیر بازار ارز، دلایل تکرار شوکهای ارزی در اقتصاد ایران را تشریح کرد و گفت: باید بپذیریم که تا زمانی که موتورهای تورمی در اقتصاد کشور فعال هستند، نمیتوان انتظار توقف رشد نرخ ارز را داشت وتثبیت نرخ دلار سراب است.
موتورهای تورمی؛ ریشه اصلی رشد نرخ ارز
وی با اشاره به دلایل بنیادی افزایش نرخ ارز اظهار کرد: نرخ ارز در ایران رشد میکند، چراکه همچنان موتورهای تورمی فعال هستند. ناترازی انرژی، ناترازی بخش عمومی، ناترازی نظام بانکی، انتظارات تورمی و نوسان در چشمانداز مثبت اقتصادی، همگی از جمله موتورهای تورمی هستند و تا زمانی که این موتورهای تورمی خاموش نشوند، نمیتوان انتظار داشت که رشد نرخ ارز متوقف شود.
دارابی افزود: وقتی به دلیل ناترازی بنزین و گازوئیل، نسبت به سال ۹۸ حدود ۱۲ میلیارد دلار کسری ایجاد میشود، طبیعی است که هم تورم و هم نرخ ارز افزایش پیدا کند و مادامی که این شرایط پابرجاست، رشد نرخ ارز نیز ادامه خواهد داشت.
شوکهای سمت عرضه و محدودیتهای تجاری
این کارشناس ارزی با اشاره به عوامل سمت عرضه گفت: علاوه بر موتورهای تورمی، شوکهای سمت عرضه نیز در بازار ارز اثرگذار هستند. افزایش هزینههای تجاری، محدودیتهای اعمالشده در تجارت خارجی، کاهش فروش نفت و مشکلات در وصول درآمدهای ارزی، همگی باعث افزایش نرخ ارز میشوند. البته در صورت بهبود این متغیرها، شرایط میتواند تغییر کند، اما واقعیت این است که خاموش شدن موتورهای تورمی به این سادگی نیست و فرآیندی زمانبر و دشوار محسوب میشود.
وی تصریح کرد: برخی تصور میکنند اگر نرخ ارز تکنرخی شود، دیگر قیمت ها افزایش پیدا نمیکند، در حالی که این تصور کاملاً اشتباه است. ایجاد بازار رسمی بدون دخالت قیمتی، به این معنا نیست که نرخ ارز دیگر افزایش نخواهد داشت و این دو موضوع کاملاً از یکدیگر جدا هستند.
مداخلات قیمتی؛ عامل تشدید بحران ارزی
دارابی با انتقاد از سیاستهای مداخله قیمتی در بازار ارز گفت: اگر در بازار رسمی نرخهای دستوری تعیین شود و مداخلات قیمتی صورت بگیرد، وضعیت بازار ارز بغرنجتر میشود. زمانی که ارز ترجیحی ۷۰ تومانی یا نرخهای ۲۸ هزار و ۵۰۰ تومانی اختصاص داده میشود، ذخایر ارزی کاهش پیدا میکند و در کل می سوزاند، تقاضا برای ارز ارزان به شدت افزایش مییابد.
وی ادامه داد: ارز ۷۰ تومانی به اندازه کافی وجود ندارد، اما صف تقاضا برای دریافت آن بسیار طولانی است. هیچکس از بازدهی مفت و مجانی عبور نمیکند. این سیاستها باعث افزایش تقاضا و کاهش عرضه میشود، چراکه این نرخها برای صادرکننده جذابیتی ندارد و او انگیزهای برای بازگرداندن ارز صادراتی خود نخواهد داشت. در نهایت نیز ذخایر بانک مرکزی و ذخایر کل کشور کاهش مییابد.
تجربه ناموفق تکنرخی شدن ارز
این کارشناس امور بانکی و ارزی با اشاره به تجربه سالهای اخیر گفت: سیاست مداخله قیمتی وضعیت ارز کشور را بدتر کرده و همچنان بدتر خواهد کرد. بنابراین باید بین افزایش طبیعی نرخ ارز ناشی از واقعیتهای اقتصادی و مداخلات قیمتی تفاوت قائل شویم.
دارابی افزود: اینکه گفته میشود ارز تکنرخی شده، با واقعیت تطابق ندارد. از سال ۱۴۰۱ تا پایان ۱۴۰۲ همواره حداقل سه نرخ عمده در بازار وجود داشته است؛ یک نرخ غیررسمی، یک نرخ مرکز مبادله که در مقاطعی ۴۰ تومان بوده و همچنین نرخهای دستوری ۷۰ تومان یا ۲۸ هزار و ۵۰۰ و ۲۸ هزار و ۵۷۰ تومان. ما هیچگاه بازار رسمی را آزاد نکردیم تا نرخها بر اساس فاندامنتالهای اقتصادی حرکت کنند.
تغییر عدد، تکنرخی شدن نیست
وی تصریح کرد: اگر امروز نرخ ۷۰ تومان را به ۹۵ تومان افزایش دهیم، این به معنای تکنرخی شدن نیست. شما فقط یک نرخ دستوری را به عددی بالاتر منتقل کردهاید و نهایتاً یک ارز با رانت کمتر ایجاد کردهاید، اما مشکل اصلی حل نشده است.
راهکار کوتاهمدت و بلندمدت چیست؟
دارابی در پاسخ به پرسشی درباره راهکار برونرفت از شرایط فعلی گفت: در بلندمدت باید به سمت تکنرخی شدن واقعی ارز حرکت کنیم، مداخلات قیمتی را کاهش دهیم، موتورهای تورمی را خاموش کنیم، ناترازیهای موجود را اصلاح کنیم، چشمانداز اقتصادی مثبت ایجاد کنیم و انتظارات تورمی را کنترل کنیم. اینها همه اقدامات بلندمدت و زمانبر هستند.
وی افزود:، اما تا پیش از تحقق این اهداف، بهترین کاری که میتوان انجام داد، عدم دخالت قیمتی در بازار ارز است. چه ارز ترجیحی، چه نرخ مرکز مبادله، چه تالار اول و دوم، نامها اهمیتی ندارند؛ مسئله اصلی این است که نباید دخالت قیمتی صورت بگیرد.
نقش بانک مرکزی؛ کنترل مقداری نه قیمتی
این کارشناس اقتصادی تأکید کرد: من نمیگویم بانک مرکزی بازار را رها کند؛ بلکه بانک مرکزی باید مداخله مقداری انجام دهد، تخصیص ارز را مدیریت کند، منشأ ارز را کنترل کند و بازگشت ارز صادراتی را الزامآور سازد اما نباید همزمان کنترل مقداری و کنترل قیمتی را با هم انجام دهد.
دارابی خاطرنشان کرد: وقتی همزمان کنترل مقداری و قیمتی اعمال میشود، نه به هدف کنترل قیمت میرسیم و نه به هدف کنترل مقدار و نتیجه این سیاست را هم امروز میبینیم؛ از جمله واردات بدون انتقال ارز و مصوبه ۱۰۹۰ که نشان میدهد عملاً نظام کنترلی دچار اختلال شده است.
پذیرش مکانیزم قیمت؛ کلید حل بحران
وی در پایان گفت: راهکار بسیار ساده است و معمای پیچیدهای وجود ندارد. باید مکانیزم قیمت را بپذیریم و با واقعیتهای تلخ اقتصادی مواجه شویم. حداقل کاری که میتوان انجام داد این است که با مداخلات قیمتی، وضعیت را بدتر نکنیم. به نظر من، ۹۵ درصد مشکلات بازار ارز به همین مسئله بازمیگردد.


