تغییر پارادایم در مدیریت انرژی خانگی؛ از قیمتگذاری عمومی به عدالت منطقهای

در آستانه فصل سرما و با توجه به چالشهای مزمن ناترازی انرژی، شرکت ملی گاز ایران دست به یک اقدام ساختاری و مهم زده است. این تغییر صرفاً یک اصلاح جزئی در قیمتها نیست، بلکه یک تغییر پارادایم در فلسفه قیمتگذاری گاز خانگی محسوب میشود؛ پارادایمی که تلاش میکند یارانههای انرژی را هدفمندتر کرده و فشار را از دوش اکثریت مردم برداشته و به سمت مصرفکنندگان بسیار پرمصرف هدایت کند. مدیرعامل این شرکت خبر از اصلاح پلکانها و نظام تعرفهای داده است که بیش از هر زمان دیگری بر مبنای جغرافیای واقعی مصرف و عدالت اقلیمی بنا شده است.
به گزارش مجله اینترنتی مفید، سعید توکلی، مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران، از اصلاحات بنیادین در شیوه محاسبه تعرفههای گاز خانگی خبر داد که اوایل آبان ماه کلید خورد. هدف اصلی این طرح، مهار شدت مصرف انرژی، بازتوزیع منطقی منابع یارانهای به سمت اقشار آسیبپذیر و کاهش ناترازی انرژی در بخش خانگی اعلام شده است. تأکید شده است که با اجرای کامل این طرح، حدود ۹۰ درصد از مشترکان کشور به هیچ وجه تحت تأثیر افزایش قیمت قرار نخواهند گرفت.
جزئیات نظام تعرفهای جدید نشان میدهد که شیوه محاسبه تعرفهها از حدود ۵ اقلیم قبلی به تقریباً ۱۳۰۰ منطقه اقلیمی افزایش یافته است تا میانگین مصرف هر شهر بهطور دقیقتر و عادلانهتر لحاظ شود. در این ساختار، تعداد پلههای تعرفه از ۱۲ پله غیراستاندارد به ۴ پله استاندارد شامل «خوش مصرف»، «مصرف متوسط»، «پر مصرف» و «بسیار پرمصرف» کاهش یافته است؛ بر این اساس تنها حدود ۲ درصد از مشترکان پرمصرف مشمول افزایش تعرفه میشوند. این شیوه جدید، که در اغلب کشورهای دنیا به کار گرفته میشود، به عدالت نزدیکتر است، زیرا استاندارد مصرف هر شهر بر اساس اقلیم و شرایط همان شهر سنجیده میشود.
چرا تعداد پلکانهای پرداخت مشترک کاهشی شد
دلیل کاهش تعداد پلکانها این بود که روش قبلی با ۱۲ پله بسیار نزدیک به هم، اثر بازدارندگی کافی برای مدیریت مصرف نداشت. برای رفع این نقیصه، باید فاصله پلهها معنا دار میشد تا با کاهش مصرف، پرداخت مشترک نیز تغییر محسوسی کند. مشکل دوم مربوط به اقلیمها بود؛ در ایران با تنوع اقلیمی بالا، تقسیمبندی ۵ گانه قبلی مورد اعتراض شهرها بود.
برای حل این مشکلات، در روش جدید، مرز پلهها به صورت ماهبهماه و بر اساس میانگین مصرف ۵ سال گذشته هر شهر محاسبه میشود؛ یعنی حدود ۱۳۰۰ الگوی مصرف ماهانه ایجاد شده که هر سال بهروز میشود. این کار رفتار مصرفی هر شهر را مشخص کرده و دیگر نیازی به مقایسه شهرها با یکدیگر نیست. همچنین، بازههای زمانی سرد و گرم که قبلاً ثابت بودند، اکنون با ۱۲ بازه زمانی ماهانه جایگزین شدهاند که مناقشات فصلی را رفع میکند. در این ساختار، تا ۵۰ درصد مصرفکنندگان در پله اول قرار میگیرند، ۵۰ تا ۷۵ درصد در پله دوم، ۷۵ تا ۹۵ درصد در پله ۳ و بالای ۹۵ درصد در پله ۴ خواهند بود.
در حمایت از اقشار ضعیف، مشترکانی که در دهکهای پایین اجتماعی قرار دارند و تحت پوشش نهادهای حمایتی هستند، در صورت قرارگیری در پله اول مصرف، گازبهای آنها رایگان محاسبه میشود و دهکهای اول و دوم خانوار نیز مشمول گازبهای صفر خواهند شد. نکته حمایتی دیگر این است که اگر کسی در پله دو باشد، تا مرز پله یک با تعرفه پله یک حساب شده و مازاد آن با تعرفه پله سه محاسبه میشود.
اجرای راهکارهای جلوگیری از مصرف بیرویه
در مورد مشترکان پرمصرف در پله چهارم که حدود ۶ درصد از کل گاز خانگی را مصرف میکنند، بازدیدهای میدانی برای اجرای راهکارهای جلوگیری از مصرف بیرویه در دستور کار است. همچنین، دولت برای ادارات دولتی، دمای آسایش را حداکثر ۲۰ درجه تعیین کرده و مصرف آنها با میانگین سه ساله سال ۱۴۰۱ مقایسه میشود؛ مصرف تا سقف ۸۰ درصد آن مبنا، با تعرفه پله سوم و مازاد آن با پله چهارم محاسبه خواهد شد. سکونتگاههای غیردائم نیز باید بر اساس حداقل پله سوم پرداخت داشته باشند.
بررسیها نشان میدهد که با وجود تغییر الگو، تغییر محسوسی در ارقام قبوض ایجاد نشده است، هرچند که قرائت کنتورها برای تطبیق کامل با الگوریتم جدید از سال آینده ماهانه خواهد شد. برآوردهای اولیه حاکی از امکان صرفهجویی ۱۰ درصدی در بخش گاز خانگی است که میتواند کمک بزرگی برای کاهش ناترازی و هدایت منابع به سمت بخشهای مولد اقتصادی باشد.
تمرکز بر رفتار، نه موقعیت جغرافیایی صرف
در مجموع، اصلاحات تعرفهای گاز خانگی یک حرکت جامع به سوی اقتصاد انرژی هوشمند و عادلانه است. با حرکت از ۵ اقلیم کلی به ۱۳۰۰ الگوی مصرف بومیسازی شده، ساختار جدید عملاً نابرابریهای ناشی از دستهبندیهای جغرافیایی قبلی را از بین میبرد و مصرف واقعی را مبنا قرار میدهد. کاهش پلکانها به ۴ مرحله استاندارد، ابهام را کم کرده و تأثیرگذاری بر رفتارهای پرمصرف را افزایش میدهد.
در حالی که بخش اعظم جامعه از ثبات یا حتی کاهش هزینه برای دهکهای اول و دوم، بهرهمند میشوند، بخش پرمصرف که مسئول بخش عمدهای از گاز تلف شده هستند، اکنون با ساختاری تعرفهای مواجه خواهند شد که هزینه هر متر مکعب مازاد بر الگوی مصرف محلی را به شدت افزایش میدهد. اجرای موفقیتآمیز این طرح، که با هدف صرفهجویی ۱۰ درصدی طراحی شده است، میتواند تأثیرات مثبت دومینویی بر ثبات اقتصادی کشور از طریق کاهش ناترازی انرژی داشته باشد.

