شاعرانههای شماره شانزده، در دفاع میانی والیبال/ شور زیستن در «جهنم سر به راهی» – مجله اینترنتی مفید
به مجله اینترنتی مفید، مهرآسا فلکناز، دانشجوی مهندسی کامپیوتر، با قد ۱۸۲ سانتیمتر، در پست پشت سرعتی و مدافع میانی (معمولاً با شماره پیراهن ۱۶ یا ۶)، بازیکن فعلی باشگاه اکسون تهران است. چهار بار با تیمهایش قهرمان کشور شده، جام حذفی را فتح کرده و به تیم ملی نوجوانان دعوت شده. والیبال را از شش سالگی آغاز کرده و باشگاههای متعددی را در کارنامه دارد – جزئیاتش در هایلایتهای صفحه مجازیاش هست، برخی هنوز منتشر نشده.
این روزها درگیر تمرینات باشگاه جدید و تیم دانشجویی برای مسابقات دانشگاهی است.
در گفتوگویی که با مهرآسا داشتم، از راز تعادل میان تحصیل و ورزش حرفهای سخن گفت. با آرامشی که از انگیزه درونی میآید، گفت: «من فکر میکنم اگر کسی به چیزی علاقه داشته باشد وقت دارد برای دنبال کردنش. صرفاً این نیست که وقت نباشد و نشود چند کار را با هم انجام داد. با برنامهریزی دقیق و هدف داشتن میشود به همه کارها رسید، چون معتقدم آن شور و انگیزه رسیدن به هدف باعث میشود که با انرژی برایش وقت داشته باشی. هر کسی در واقع اگر بخواهد… مسئله خواستن خیلی مهم است. خواستن توانستن است.»
خانواده ای ادیب و پهلوان
ریشه این شور را در خانواده جستوجو کردم. پدرش برای مدتی استاد ادبیات دانشگاه کرمانشاه بوده؛ ورزش هم انگار ارثی است – پدربزرگ از پهلوانان کرمانشاه و سنندج، برادر بزرگتر والیبالیست، خالهها مربی رشتههای رزمی و فیتنس. گفت: «محیطی که در آن بزرگ شدم میشود گفت من را با خودش همسو کرد.» ادبیات هم از نوجوانی همراهش بوده؛ مجری برنامههای زنده با مخاطبان چند هزار نفری، و دکلمهخوانی در همان اجراها پیشزمینهای ساخته که تا امروز ادامه دارد. همچنین پدرم برای مدتی استاد ادبیات دانشگاه کرمانشاه بودند و خب فکر میکنم این علاقه به ادبیات داشتن یک جورهایی وراثتی شد همچنین ورزش که آن هم فکر میکنم علاقهای وراثتی شد. خانواده پدری م و پدربزرگم یکی از پهلوانهای کرمانشاه و سنندج بودند و والیبال هم برادر بزرگترم. و خالههام مربی ورزشی در رشتههای رزمی و فیتنسی هستند. مسئله ادبیات هم من نوجوانی مجری بودم و اجراهای زنده چندهزار نفری داشتم حالا کنارش دکلمه خوانی بوده در آن اجرا ها. این شده که تا الان آن پیش زمینههای ادبی را دارم.
حجاب، سیاسی شده است
از حجاب پرسیدم، او که خود دختری محجبه است با احتیاط سخن گفت: نمیخواهم به حجاب ورود کنم چون تبدیل به مسئله سیاسی شده است. در کشور مسلمان زندگی کردن بالاخره آدابی دارد و باید آدابش را رعایت کرد، و مسلمان بودن فرد باعث میشود که به حجاب شخصیاش اهمیت بدهد. این موضوع حق دخالت ندارد.
درباره مقایسه شرایط پیشرفت زنان و مردان در ایران گفت: «روند پیشرفت زنان و مردان نمیشود گفت برای مردان بهتر است یا برای زنان. هر کدام به نوبه خودشان محدودیتهایی دارند… ولی خداروشکر مردم ایران چه زن چه مرد حامی و مکمل هم بودهاند همیشه. این شده که مسیر پیشرفتشان یکی بوده، چه بسا بانوان بیشتر. در وجود بانوان ایران قدرت سازندگی و قدرت خلق هست که این را نمیشود منکرش شد.»
مهرآسا فلکناز، در این عصر چندوظیفگی، یادآوری میکند که با خواستن و برنامه، میتوان هم شور درون را به شعر تبدیل کرد، هم توپ را به اوج رساند. الگویی زنده از بانوان ایرانی که سازندهاند و پیشرو.
