پیشنهادی برای یکی از کهنترین محلههای تهران


همایش سه روزه «اودلاجان: نگاهی به آینده» با تأکید بر نقش اهالی، نقد برنامهریزیهای بالادستی، بررسی چالشهای حقوقی و کالبدی و طرح ایده تبدیل اودلاجان و چالمیدان به یک منطقه فرهنگی ۲۰۰ هکتاری به پایان رسید.
به گزارش مجله اینترنتی مفید، همایش سهروزه «اودلاجان: نگاهی به آینده» ۲۸ آذرماه به کار خود پایان داد؛ همایشی که از نظر ساختار، رویکرد و اتکا به ظرفیتهای درونمحلهای اودلاجان، تجربهای یگانه و مستقل به شمار میرفت.
این همایش در سه نشست برگزار شد و در حالی به نشست سوم و پایانی خود رسید که در دو نشست نخست، وجوه متنوعی از زندگی اجتماعی، تاریخ، سازمان کالبدی و تحولات محله اودلاجان توسط سخنرانان مختلف مورد بررسی قرار گرفته بود. نشست سوم بهطور مشخص به آینده اودلاجان اختصاص داشت.
در ابتدای این نشست، بهروز مرباغی، دبیر همایش، با قدردانی از میزبانی عمارت بلدیه، ابراز امیدواری کرد که همایشهایی از این جنس، بهصورت حرفهای، مستقل و به دور از تشریفات، درباره بافت تاریخی و مرکزی شهر برگزار شود تا بتواند پایهها و منابع مطالعاتی دقیق و قابل اتکایی برای طرحهای موضعی و شهری فراهم آورد.
در ادامه، محمد احمدی، حقوقدان، با اشاره به مشکلات جدی حقوقی و قضایی خانهها و املاک متروک در تهران، که بر اساس تجربه شخصی خود به آنها دست یافته بود، گفت: در طول خیابان فردوسی، از حدود ۳۲۵ مغازه، ۸۰ واحد متروک و تعطیل بوده که دلیل عمده آن، گرهها و مسائل حقوقی است.
او با اعلام اینکه از روز شنبه شصتمین مغازه از این ۸۰ واحد دوباره وارد چرخه خدمات شد، افزود: به این ترتیب، در چند سال اخیر بیش از ۷۵ درصد مغازههای خاموش خیابان فردوسی به چرخه فعالیت بازگشتهاند.
سنا حیدری مهوار نیز درباره پایاننامهها و مطالعات انجامشده در دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه شهید بهشتی، گزارشهای ارائه کرد.
همچنین محمدسعید ایزدی با تکیه بر بیش از سی سال تجربه فعالیت در مدیریت حوزه احیا و بازآفرینی شهری، تأکید کرد: از این پس باید با نگاه اهالی و ساکنان بافت تاریخی به موضوع نگریست، نه صرفاً با نگاه دانشگاهی یا مدیریت شهری.
به باور او، دلیل اصلی تحققنیافتن بسیاری از طرحهای شهری، بهویژه در بافتهای تاریخی و ناکارآمد، نشنیدن صدای ذینفعان و برنامهریزی از بالا به پایین است و مشارکت فعال اهالی در فرآیند مطالعه و تصمیمگیری ضرورتی انکارناپذیر به شمار میرود.
محمد سالاری، جامعهشناس، نیز با طرح موضوع اشکال مختلف رانتهای شهری، بر این نکته تأکید کرد: به جای مشارکت دادن «اهالی»، «شهروندان» یا «ساکنان»، باید «باشندگان» را وارد معادلات شهری کرد؛ یعنی همه کسانی که در یک منطقه زندگی میکنند، کار میکنند، تردد دارند یا بهعنوان گردشگر حضور مییابند.
او همچنین به این موضوع اشاره کرد که ذینفعان بافتهای تاریخی به دلیل آییننامهها و حرایم میراث فرهنگی، دچار نوعی رانت منفی هستند که باید برای جبران آن چارهاندیشی شود.
احمد مسجدجامعی که خود را فرزند اودلاجان معرفی کرد، به برخی مطالعات مؤثر محلهای انجامشده در دو تا سه دهه گذشته اشاره کرد و ضمن ادای احترام به فعالیتهای میدانی زندهیاد هانیه توسلی در اودلاجان، تأکید کرد: مطالعات مربوط به این محله باید به دست خود اودلاجانیها سپرده شود.
او یادآور شد: در جریان مطالعات ساماندهی بازار اودلاجان، اکثریت تیم کارشناسی خانم توسلی از اهالی باسواد محله بودند.
مسجدجامعی همچنین با اشاره به ریشه و ترکیب نام «اودلاجان»، پیشنهاد داد: حرف «د» از این نام حذف شود و «اولاجان» صورت درستتری است. همچنین از جمله سادهترین و عملیترین راهکارها برای آینده اودلاجان، برگزاری نشستهای دورهمی منظم با اهالی، رویدادهای محلهای هنری، ادبی و ورزشی و نیز انجام مرمتهای کوچک و بزرگ برای احیای محله بود.
او همچنین با اشاره به «حق شهر» اظهار کرد: هیچ نهاد و سازمانی حق ندارد پیادهروهای شهری را مسدود کرده و آنها را حریم خود تلقی کند. موضوعی که به گفته او، اخیراً در پیادهروی مجاور ساختمان مخابرات در همسایگی اودلاجان رخ داده است.
در ادامه نشست، اسکندر مختاری با مرور مصوبات و طرحهای مهم پیشین درباره اودلاجان، پیشنهاد کرد که مجموعه محوطه اودلاجان و چالمیدان، با وسعتی حدود ۲۰۰ هکتار، به «منطقه فرهنگی» شهر تبدیل شود. او با اشاره به مساحت ۷۳ هزار هکتاری تهران، اختصاص کمتر از ۲۰۰ هکتار به فعالیتهای فرهنگی را حداقل انتظار از یک شهر دانست.
به باور مختاری، اودلاجان به دلیل پیشینه تاریخی و تفاخر فرهنگی خود و نیز موقعیت ممتاز دسترسی، ظرفیت تبدیلشدن به منطقه فرهنگی را دارد.
او برای تحقق این ایده، افق زمانی ۲۰ سالهای را پیشبینی کرد و تأکید داشت که اجرای چنین طرحی لزوماً نباید توسط دولت یا شهرداری انجام شود، بلکه با برداشتهشدن موانع، خود مردم میتوانند آن را محقق کنند.
مختاری اجرای چند پروژه توسعهمحور و مقصدمحور، مانند انتقال دفتر ادارهکل میراث فرهنگی به این منطقه، را از عوامل جذب مردم از نقاط مختلف شهر به اودلاجان دانست.
اکبر تقیزاده نیز با اشاره به تجربه طولانی و موفق خود در حوزه مرمت و احیا، گفت: اودلاجان ظرفیت تبدیلشدن به یک منطقه شهری درجه یک و بانشاط را دارد؛ هم به دلیل آثار و میراث تاریخی باقیمانده، هم به سبب استمرار شالوده و ریخت تاریخی محله و هم به دلیل شبکه دسترسی متنوع از نقاط مختلف شهر.
او همسایگی اودلاجان با بازار را همزمان یک مزیت و یک معضل دانست و توضیح داد: بازار در وضعیت کنونی، کمکی به اودلاجان نمیکند و آن را به فضای پشتیبان و خدماتی خود تبدیل کرده است.
با این حال، به گفته تقیزاده، در صورت مرمت و احیای منطقی یکی دو راسته یا محور بازار در روند بلندمدت احیای اودلاجان، اثرات مثبت آن تا عمق محله نیز گسترش خواهد یافت. همچنین انباشت ثروت در بازار بهعنوان ظرفیتی بالقوه برای مردم است و معضل انبارها و کارگاههای غیرمحلهای موجود در اودلاجان مسئلهای جدی است.
در روز دوم همایش نیز کارشناسان متعددی حضور داشتند و دیدگاههای خود را مطرح کردند.
از جمله، جاوید سرایی به بررسی «زیست اجتماعی و فرهنگی اودلاجان» در چهار دوره از قاجار تا امروز پرداخت و ویژگیها و تحولات هر دوره را تشریح کرد، نصرالله حدادی گزارشی کوتاه از کتابفروشان و چاپچیهای اودلاجان ارائه داد و از بزرگان این حوزه، از جمله خانواده علمی و عبدالرحیم جعفری، که خاستگاه فعالیتشان اودلاجان و ناصرخسرو بود، یاد کرد.
همچنین فرهاد توحیدی نیز در ادامه گزارش نگار حسینی درباره فیلمهای سینمایی با لوکیشن اودلاجان، به جامعهشناسی زندگی فردی قهرمانان سه فیلم شاخص مسعود کیمیایی، «قیصر»، «رضاموتوری» و «گوزنها»، پرداخت و سرنوشت هر یک را در بستر تحولات اجتماعی تحلیل کرد.
در یکی از نشستهای روز دوم، محمدحسن طالبیان، معاون پیشین میراث فرهنگی با تکیه بر سابقه خود در جنبش حفاظت، تأکید کرد: مرمت و احیای بافتهای تاریخی باید عمدتاً توسط خود مردم انجام شود، در غیر این صورت پایداری نخواهد داشت.
او همچنین در پاسخ به درخواست دبیر همایش، وعده داد که موضوع استقرار دفتر ادارهکل میراث فرهنگی استان تهران در اودلاجان را پیگیری کند.
در میان ارائهها، گزارش نگار منصوری از روند طرحهای ملی و موضعی ساماندهی محله اودلاجان، از بخشهای قابل توجه همایش بود؛ طرحهایی که به گفته او، اگر بهطور کامل اجرا میشدند، امروز اثری از وخامت تاریخی محله باقی نمیماند.
در نهایت، همایش «اودلاجان: نگاهی به آینده» به پایان رسید؛ همایشی که به اعتقاد دبیر آن و کارشناسان و محققان حاضر، تجربهای موفق بود و دو نکته اساسی را روشن کرد: نخست آنکه میتوان همایشهایی با این مقیاس را بدون اسپانسر و با اتکا به نیروهای خودی برگزار کرد، بدون آنکه سایه سلیقهها و فشارهای غیرکارشناسانه بر آن بیفتد و بدون تحمیل هیچ هزینهای به دولت و نهادهای عمومی، به تولید دانش پرداخت.
دوم آنکه با ورود به بحثهای دقیقتر و تخصصیتر درباره سرشت و سرنوشت محلهای مانند اودلاجان، عمق فقر دانش موجود آشکار میشود؛ موضوعی که نشان میدهد با وجود همه دستاوردها، برگزاری همایشی تخصصیتر در آینده، ضرورتی اجتنابناپذیر است.
mofidmagazine.ir

